به قلم : شیرزاد بسطامی

رمان چه تفاوتی با سریال دارد؟

یادداشت؛ لرها در آیینه تاریخ و روایت؛ از تحریف‌های تصویری تا حقیقت هویت ملی لرستان - نویسنده و پژوهشگر لرستانی معتقد است در رمان «سووشون» دانشور فقر را به‌عنوان «زخم مشترک ملت ایران» معرفی کرده بود، اما سریالی که با اقتباس از این رمان ساخته شده، در یک لحظه‌ لغزش، آن را «برچسب قومی» کرد. همین تغییر سطح معنا، به‌جای آن‌که حس هم‌سرنوشتی و اتحاد ایجاد کند، واکنش‌هایی از جنس اعتراض را برانگیخت.
کد خبر : 8798
تاریخ انتشار : سه شنبه 11 شهریور 1404 - 18:40
رمان چه تفاوتی با سریال دارد؟

رستاک آنلاین ، به نقل ازخبرگزاری  ایبنا ، شیرزاد بسطامی، نویسنده، پژوهشگر و دکتری تاریخ ایران باستان: رمان «سووشون» سیمین دانشور از شاهکارهای ادبیات معاصر ایران است؛ متنی که از دل تجربه‌های تاریخی و اجتماعی ملت ایران در دوره اشغال و بحران دهه بیست برخاست و با بیانی استعاری و شاعرانه، وضعیت رنج، بی‌عدالتی و سلطه‌پذیری را به تصویر کشید.

در این اثر، سیمین دانشور فقر و محرومیت را نه به‌عنوان ویژگی یک گروه قومی خاص، بلکه به‌مثابه واقعیتی ملی و ساختاری نشان داد. او در قالب شخصیت‌ها و موقعیت‌های داستانی، فاصله طبقاتی و تضاد اجتماعی را برجسته کرد تا مخاطب دریابد که بی‌عدالتی، پدیده‌ای فراگیر و مشترک است و همه مردم ایران، فارغ از قوم و زبانشان، در معرض آن قرار دارند. همین ویژگی باعث شد سووشون به اثری ماندگار در حافظه جمعی ایرانیان بدل شود؛ چراکه درد مشترک و سرنوشت یک ملت را فریاد می‌زد.

انتخاب اشتباه برخی نشانه‌های زبانی و فرهنگی / ‏‬ رمان چه تفاوت‌هایی در روایت دارد؟

در این میان، سریالی که با اقتباس از این رمان ساخته شده، به‌طور طبیعی تلاش کرده است فضای اجتماعی، تضاد طبقاتی و شکاف‌های تاریخی را بازنمایی کند. اما انتخاب برخی نشانه‌های زبانی و فرهنگی، از جمله استفاده از زبان لری در دهان کودکان فقیر در یک سکانس خاص، ناخودآگاه معنا را تغییر داد و حساسیت‌برانگیز شد. در آن صحنه، بچه‌های فقیر با زبان لری از دختربچه‌ای می‌خواهند از خانه‌شان میوه بیاورد، و سپس مادر کودک خطاب به او می‌گوید: «شما شیربرنج و عسل نمی‌خورید، آن بچه‌ها نان هم ندارند.» و در ادامه کودکان فقیر را با اصطلاحی نامناسب خطاب می‌کنند این دیالوگ‌ها که قرار بود نشان‌دهنده تضاد طبقاتی و نابرابری اقتصادی باشند، در سطح اجتماعی به گونه‌ای دریافت شد که گویی فقر و دشنام به قوم لر نسبت داده شده است.

چنین بازنمایی، هرچند ممکن است ناخواسته بوده باشد، در ذهن بخشی از مخاطبان به معنای «توهین به قوم لر» تلقی شد.

اینجاست که فاصله‌ای آشکار میان نیت رمان‌نویس و برداشت تصویری پدید آمد. دانشور فقر را به‌عنوان «زخم مشترک ملت ایران» معرفی کرده بود، اما سریال در یک لحظه لغزش، آن را «برچسب قومی» کرد. همین تغییر سطح معنا، به‌جای آن‌که حس هم‌سرنوشتی و اتحاد ایجاد کند، واکنش‌هایی از جنس اعتراض را برانگیخت.

رمان سووشون «زخم مشترک ملت ایران» را «برچسب قومی» نکرد/ انتخاب اشتباه نشانه‌های زبانی

حال اگر به تاریخ قوم لر بنگریم، روشن می‌شود که این تصویر تقلیل‌یافته با واقعیت فاصله‌ای ژرف دارد. لرها در طول تاریخ ایران از اصیل‌ترین اقوام بوده‌اند؛ قومی که در مرزها و دشت‌ها، در میدان‌های نبرد و عرصه‌های تولید، همواره نقشی تعیین‌کننده داشته است. غیرت، صداقت، وفاداری و دلاوری از خصیصه‌های دیرپای فرهنگ لری است. از مقاومت‌های محلی علیه سلطه بیگانگان در دوران قاجار گرفته تا نقش ایلات لر در پاسداری از مرزهای غربی ایران در جنگ‌های مختلف، تاریخ گواهی می‌دهد که لرها همواره از پایه‌های استوار انسجام ملی بوده‌اند. افزون بر این، میراث فرهنگی، موسیقی حماسی، آیین‌های دینی و هنری، و مفاخر برجسته چون علامه بحرالعلوم یا آیت‌الله‌العظمی بروجردی و دکتر زرین‌کوب و جعفر شهیدی و …گواهی است بر سهم بی‌بدیل این قوم در اعتلای تمدن ایرانی. نسبت دادن «فقر و نان‌نداشتن» به چنین قوم پرافتخاری آن‌هم با آن ادبیات سخیف، اگرچه شاید یک انتخاب هنری ساده بوده، در واقع نوعی تحریف ناخواسته‌ی حافظه‌ی تاریخی تلقی می شود.

با وجود این، باید تأکید کرد که ماجرا بیشتر از آن‌که نشانه یک قصد تحقیرآمیز باشد، ناشی از بی‌دقتی در نشانه‌گذاری سینمایی بود. عوامل سریال، با درک همین مسئله، صحنه یادشده را حذف کردند و در بیانیه‌ای رسمی از مردم لر عذرخواهی نمودند. این واکنش سریع نشان داد که احترام به اقوام اصیل ایرانی همچنان از اولویت‌های فرهنگی و اجتماعی است و هیچ هنرمند یا نهادی نمی‌تواند آن را نادیده بگیرد.

اما این رخداد، درسی فراتر از خود ماجرا دارد. نخست اینکه بازنمایی اقوام در رسانه‌های جمعی بسیار حساس است و کوچک‌ترین لغزش می‌تواند منجر به بحران هویتی شود. دوم اینکه اقوام ایرانی، از لر و کرد و بلوچ گرفته تا ترک و عرب و ترکمن، همه در تداوم تاریخ و فرهنگ ملی نقش اساسی داشته‌اند و حرمت آنان خط قرمز وحدت ملی است. سوم اینکه آثار ادبی و هنری باید بر مبنای همان روح اصلی‌شان بازخوانی شوند؛ همان‌گونه که سیمین دانشور در سووشون بر «رنج مشترک» تأکید داشت، اقتباس تصویری نیز باید همین وحدت را بازتاب دهد.

در نهایت، این مقایسه نشان می‌دهد که رمان سووشون، سندی از «انسجام ملی در برابر سلطه» است، حال آن‌که سریال آن، معنایی «قومیت‌زده» پیدا کرد. همین تفاوت میان پیام اصلی و بازنمایی تصویری، دقت و مسئولیت‌پذیری در حوزه‌ی هنر و رسانه را به ما یادآوری می‌کند. اگر بخواهیم راه برون‌رفت از چنین بحران‌هایی را بیابیم، باید بر شناخت دقیق تاریخ پرشکوه اقوام، پرهیز از تقلیل‌گرایی و احترام به تنوع فرهنگی ایران تکیه کنیم. تنها در چنین صورتی است که هنر می‌تواند به‌جای ایجاد رنجش، پلی باشد برای انسجام، همبستگی و پیوند دل‌های ایرانیان.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.