نگرشی نقادانه بر مجموعه سپیدسرودههای «این فقط یک زندگی است»

دکتر احمد کنجوری
سراینده در بیشتر سرودهها تجارب زیسته و اقلیم و زیستبوم پیرامون و عناصر مربوط به فعالیتهای روزمره و باورداشتها و آرزوها و دردهای خواسته و ناخواستهی زنانه را دستمایه هنرآفرینی کرده است. وهمها، مرگها، دلهرهها، ناباوریها، تاریکیها، شبزدگیها و اضطرابهای عموماً زنانه، رمانتیک و اگزیستانسیالیستی با همه عناصر درون و برون درآمیخته و گاه به اتحاد و یکرنگی رسیدهاند.
شاعرانگی از رهاورد برهم زدن نظام خانوادگی واژهها و بهرهگیری از واژههای محور جانشینی و برکشیدن آنها و نشاندنشان بر محور همنشینی پربسامد است.
بدیع لفظی غنی بهویژه بهرهگیری از گونههای تکرار در سطح واجها (واجآراییها/ نغمهحروفها) و تکرار هجاها، تکواژها، واژهها (واژهآراییها)، گروهها و جملهها سرودهها را غرق در موسیقی گوشنواز کردهاند.
استفاده عموماً بهجا از بازی با واژهها و ظرفیتهای معنایی و موسیقیایی تکواژها و واژگان بر جذابیت سرودهها افزوده است؛ از آن جملهاند: نیزارهای زار، گرده گردنه، انگورها که میرسند من بریدهام تو میرسی و… .
اشارات و تلمیحات گوناگون نیز لایههای معنایی سرودهها را افزوده و به ایجاز و فشردگی عبارات یاری رساندهاند. اعلام، تلمیحات و اشارات غیرایرانی (لامارتین، فیلادلفیا، اسپینوزا، کییف، دیمتری، سالوادور، فرانکنشتاین و…) نیز پربسامد است.
در برخی از سرودهها از رویکردهای شعر دهه هفتاد بهره گرفته شده و همچون تغییر ماهیت شخصیتها و عناصر زندگی در سرودههای ابوالفضل پاشا و دیگر شاعران دهه هفتاد، شاهد استحاله عناصر در میانه یا پایانبندی سروده هستیم؛ شعرهای «اتاق بازرگانی»، «لاله واژگون» و… از این دستهاند.
بیان فرامنطق و پارادوکسیکال گاه نوآورانه و شاعرانه است؛ تلاطم اقیانوس منجمد، عصیان و دل بستن به ایمان در عین رخت بربستن ایمان از وجود ارواح رنجور، ننگ شمردن حکم آزادی میان اتهامها و… سرشار از هنرنماییهای شاعرانهاند. البته گاه با تناقضهای تکراری مواجهیم؛ تنهایی پرازدحام، فریاد پرسکوت و… چنیناند.
بهرهگیری از دیالوگنویسی، فن داستاننویسی، تشبیه تفضیل، بدل بلاغی و… از دیگر شگردها و رویکردهای سراینده برای تنوع و جذابیتبخشی به سرودههاست.
از زیباییهای بیشمار سرودهها که بگذریم، بهتر است برخی ایرادهای سرودهها نیز گفته شود تا هم به تعریف دقیق نقد نزدیک شده باشیم و هم رهنمودهایی ارائه شود که چراغی فراراه سراینده و دیگر شاعران جوان و جوانان شاعر باشد؛ به قول معروف:
قبا گر حریر است و گر پرنیان
بهناچار حشوش بود در میان
یکی از ایرادها منقطعنویسی و عدم توجه به سطرنویسی (مصراعبندی) اصولی است. گاه بریدهبریده شدن عبارات در خدمت درونهی معنایی است که حسن به شمار میآید اما گاه چنین نیست و سراینده بهتر بود که به جای منقطعنویسی به سطربندی بهتری روی میآورد.
ذهن سراینده گاه درگیر شعر موزون و بهویژه سرودههای نیمایی است؛ بهگونهای که بخش قابل توجهی از بعضی از سپیدسرودهها دارای پایههای آوایی (ارکان) عروضی است؛ شعرهای سایهها، زندگی، پایکوبان و… از این قبیلند.
تأثیرپذیری و نظیرهگویی و استقبال از پارههای شعر فروغ فرخزاد گاه از ارزش سروده کاسته است؛ برای نمونه در شعر زیر سه سطر آغازین تقلید بیابتکار و بهدور از جذابیت از شعر فروغ است. «… سیر/ عمیق/ و سرگردان/ فروغ زندگانیام چه شد؟»
البته بهرهگیری ایهامی از واژهی «فروغ» که در شعر محمدعلی بهمنی و دیگر شاعران معاصر هم دیده میشود، اندکی از ضعف این بخش از سروده کاسته است.
وجود برخی سطرها و عبارات زاید و قابل حذف از کیفیت و استحکام ساختاری تعدادی از سرودهها کاسته است؛ برای نمونه در شعر کوتاه «ابدیت» غیر از دو سطرپایانی (چشمهایت را که بستی/ به ابدیت پیوستم) سطرهای پیشین را میتوان حذف کرد.
صفحهآرایی ضعیف بهویژه در سرصفحهها، گاه باعث تداخل آن با متن میشود.
شکل درست واژه چمبره، «چنبره» است. (ص ۱۳۳)
در برخی موارد نیز فاصله و نیمفاصلهها به درستی ایجاد نشدهاند؛ از جمله «رهاسازی ص ۱۲۱»، «جانپناه ص ۱۵۹» و… .
این ایرادهای انگشتشمار در برابر کششها، زیباییها و گیراییهای بیشمار سرودهها چندان به چشم نمیآیند.
در پایان برای سرایندهی «این فقط یک زندگی است» و همه شاعران کهندیار لرستان آرزوی پیروزی، بهروزی و فرخروزی داریم. ایدون باد!
رستاک آنلاین / https://rastakonline.ir
برچسب ها :اخبار لرستان رستاک آنلاین
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰